Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین، شقایق عرفی‌نژاد: «خانه روشنی» داستان خانواده‌ای است که تقسیم ارث پدری آنها را دچار مشکل کرده است. بابک قادری که بیشتر از کارگردانی در تئاتر بازی کرده است، این نمایش را با متنی از نوشین تبریزی و به تهیه کنندگی منوچهر هادی در عمارت ارغوان روی صحنه برده است. او داستانش را در فضایی کاملا واقعگرایانه تعریف کرده و معتقد است به این شکل ارتباط بیشتری با تماشاگر برقرار می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

اول در باره متن صحبت کنیم. چطور نوشته شد؟

مسئله اختلاف سر ارث در هر خانواده ایرانی تجربه می‌شود. خود من هم تجربه‌اش کرده‌ام. این ماجرا بر من گذشته و همیشه دغدغه این را داشتم که این حرف را روی صحنه با تماشاگر در میان بگذارم.

پس تجربه شخصی خودتان هم محسوب می‌شود.

اصولا هر خانواده ایرانی این را تجربه می‌کند. من هم این را تجربه کردم و دیدم مسئله بغرنجی است که می‌شود مطرحش کرد. با نوشین تبریزی صحبت کردیم و به یک متن مشترک رسیدیم و کار کردیم.

چقدر تمرین کردید؟

بیشتر از دو ماه و پنج یا شش روز در هفته تمرین می‌کردیم تا بتوانیم به انسجام و هماهنگی برسیم. چون شیوه اجرایی مشکلی داریم و تمام بایگران از دقیقه ۵ روی صحنه‌اند و تا آخر و دقیقه هفتاد خارج نمی‌شوند. به همین دلیل باید زیاد تمرین می‌کردیم.

زمانی کارهای ‌هایپررئال با دکورهای رئالیستی، زیاد در تئاتر اجرا می‌شد. به خصوص بعد از عصر جمعه محمد مساوات. شما چرا سراغ این شکل از اجرا رفتید؟

سیر رئالیسم در تئاتر به دهه هشتاد برمی‌گردد نه به کار محمد مساوات. زمانی که کیومرث مرادی، محمد یعقوبی و حسین کیانی و حمیدرضا آذرنگ کار می‌کردند. اگر دقیق‌تر شویم حمید سمندریان که استاد من بود، متن‌های کلاسیک و گاهی مدرن خارجی را کار می‌کردند. این کارگردان‌ها شروع به کارهای رئال و روایت قصه‌ها کردند. در دهه نود این افراد کمتر کار کردند، ولی بقیه از این دست کارها اجرا کرده‌اند. در مورد من دلیل این که این شکل را انتخاب کردم، فقط به سلیقه شخصی‌ام برمی‌گردد. من به عنوان بازیگر متن‌های زیادی در سالن‌های مختلف کار کرده‌ام، ولی همیشه دلم می‌خواست تماشاگر عادی با کار ارتباط برقرار کند. خیلی وقت‌ها تماشاگر می‌گفت خیلی کارتان خوب بود، ولی من چیزی نفهمیدم. من این را دوست نداشتم.

نگاه من به زندگی و آدم‌هاست. همیشه دوست داشتم طوری حرف بزنم که برای همه قابل درک باشد. حالا این اتفاق چطور می‌افتد؟ این که شما بتوانید طوری قصه بگویید که با مخاطب ارتباط برقرار کنید. برای این کار باید خیلی بی‌پیرایه باشید و همه چیز از دکور تا بازیگر باید برای هر مخاطبی با هر سطح سوادی قابل درک باشد. به همین دلیل این متن را کار کردیم. چون جدا از این که تجربه شخصی‌ام هم بوده، مسئله خیلی از افراد است.

منظورم از رئالیسمی‌ که گفتم، آن رئالیسمی ‌است که به ناتورالیسم تنه می‌زند. بازی‌هایی با حرکت‌های عادی روزمره، دکوری که تمام اجزایش بر اساس آنچه در واقعیت وجود دارد، ساخته شده و به صورت کلی انگار دیگر مرزی بین صحنه و تماشاگر وجود ندارد.

بله. درست است. من این کار را کردم. هم در باره بازیگران و هم در باره صحنه. سعی کردم مختصات بازیگران به مختصات نقش نزدیک باشد. یعنی هم از نظر تجربه‌های شخصی هم ظاهر و سن وسال و هم ایست و فیزیکشان به خصوصیات نقش نزدیک است. چون هرچه بیشتر به این رئالیسم نزدیک شویم و بتوانیم روایتی مستندگونه در میزانسن و کارگردانی داشته باشیم، ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار می‌کنیم. سعی کردم ردپای کارگردانی در میزانسن و اجرا وجود نداشته باشد تا بیشتر واقعی جلوه کند. خواستیم به عین زندگی نزدیک شویم.

گفتید دوست دارید تماشاگر کاملا متوجه داستان و حرف نمایش شود و بعد که از سالن بیرون آمد، نگوید نفهمیدم نمایش در باره چه بود. این کار مرز باریکی با سطحی شدن کار دارد. چطور سعی کردید این مرز باریک را رد نکنید؟

مسئله‌ای که ما به آن پرداخته‌ایم در هر خانواده‌ای مسئله بسیار مهمی ‌است. بعد هم انقدر داستان تکان‌دهنده و هولناک است که نمی‌توانید آن را در سطح بیان کنید. مسئله ارث پدری است و این که خانواده با آن چه به جا مانده چه کار می‌کند. کار ما یک نمایش اجتماعی و تقریبا تلخ است. وقتی به سمت رئالیسم حرکت کردیم، همه چیز برایمان شبیه زندگی بود. این شکل نبود که حالا برای جذب مخاطب و خنداندن او کاری کنیم. کار انقدر چفت و بست دارد که این چیزها لابه لای آن جا نمی‌شود.

هدف من این نبوده کسی را خوشحال کنم یا ناراحت کنم. می‌خواستم یک مسئله مهم را با مخاطب به اشتراک بگذارم. بعضی شب‌ها تماشاگر کاملا غیرمترقبه خندیده و شب‌هایی بوده که تماشاگر تکان نخورده است. چون فضا به شدت برایش سنگین بوده است. موضع‌گیری و واکنش تماشاگر البته در حوزه اختیار ما نیست. ما فقط حرفمان را بدون شعار و سفارش با یک قصه بیان کنیم. حالا دیگر این که تماشاگر کجای داستان می‌ایستد، انتخاب خود اوست.

تهیه‌کننده کار منوچهر هادی است و فکر می‌کنم برای اولین بار هم این کار را کرده است. چطور شد این همکاری شکل گرفت؟

 آقای‌ هادی کار قبلی من به اسم تولدت مبارک را دید و با آن ارتباط برقرار کرد. در باره این قصه با او صحبت کردم و گفت خیلی دوست دارد که پشت گروه بایستد و واقعا هم این کار را کرد و تا جایی که در توانش بود از دریافت مجوز و انتخاب بازیگر گرفته تا گرفتن سالن به ما کمک کرد. در تمرین‌ها و اجراها هم حضور داشت و پشتیبان ما بود.

کد خبر 789617 منبع: همشهری آنلاین

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۱۴۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلم| دانشجویان معترض آمریکایی جزو کدام اقشار جامعه هستند؟

طبق آمارها تقریبا تمام دانشگاه‌های آمریکایی که محل تجمعات و اعتراضات هستند، محل تحصیل قشر مرفه، ثروتمند و حتی اقشار سیاسی آمریکایی هستند. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، طبق آمارها تقریبا تمام دانشگاه‌های آمریکایی که محل تجمعات و اعتراضات هستند، محل تحصیل قشر مرفه، ثروتمند و حتی اقشار سیاسی آمریکایی هستند.همچنین بسیاری از دانشگاه‌های مشهور آمریکایی همواره محل تربیت نخبه‌های سیاسی برای سیاست‌های آمریکا بوده است.

 

.

تهیه شده در اداره کل رسانه های نوین خبرگزاری تسنیم

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها

دیگر خبرها

  • فیلم| دانشجویان معترض آمریکایی جزو کدام اقشار جامعه هستند؟
  • نمایش زجر به قیمت لایک!
  • دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
  • تنهایی می‌تواند زندگی بازماندگان سرطان را کوتاه کند
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • ارمغان روانشناسان و مشاوران، بهرورزی و فضیلت مندی در زندگی
  • ارمغان روانشناسان و مشاوران، بهرورزی و فضیلت مندی در زندگی 
  • اختلال ترس از فراموش شدن چیست؟
  • سعیدی: اگر معادل اختلاس چای دبش صرف زیرساخت‌های استان سیستان و بلوچستان می‌شد، دیگر چیزی نمی‌خواستیم
  • فناوری هشدار دهنده بلعیده شدن باتری ابداع شد